سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  مجتبی[1199]


سلام عشقم مداحی هست ولی درباره چیز دیگه مینویسم معتقدم فقط باید به خدا تکیه کرد فقط خدا
ویرایش
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

مرزها و عوامل دوستى از منظر اهل‏بیت(ع)
عقیق: انسان طبیعتا نیازمند دوست و مونس است؛ چرا که موجودى اجتماعى است و سعادت وى در معاشرت با دیگران کامل مى‏گردد. در دوران نوجوانى و جوانى این نیاز فطرى شدت مى‏یابد و جوان از تنهایى و انزوا به سختى در رنج و عذاب است. او همواره تلاش مى‏کند تا دوستانى را که باب میل او هستند و در سلیقه‏ها و رفتار با یکدیگر سازگارى دارند، یافته و ساعاتى از عمرش را با آنها بگذراند.

عبدالکریم پاک‏نیا در شماره ی 64 فصلنامه ی کوثر نوشت:  این ارتباطات بدین دلیل صورت مى‏پذیرد تا اطلاعاتى را با همدیگر تبادل کنند، تجربیات زندگى را از یکدیگر بیاموزند، خاطرات، گفتارها، شیرینى‏ها و تلخى‏هاى زندگى را به همدیگر بگویند و بشنوند و از زندگى و دوران جوانى‏شان لذّت ببرند. انسانى که دوست و رفیق مناسب نداشته باشد، غریب و تنهاست و بیشتر وقت‏ها افسرده حال و پژمرده احوال است. چنین شخصى حرف دل خود را کتمان مى‏کند و نمى‏تواند خودش را آن چنان که هست، بشناسد و فردى خجالتى و کم رو خواهد بود. داشتن دوست مناسب و خوب فوائد بى‏شمار دنیوى و اخروى دارد. على‏علیه السلام فرمود:
اَلتَّوَدّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ‏1؛ دوستى نصف خردمندى است.
دوست آیینه اخلاق و رفتار، کمک حال ساعات تنهایى و غم‏بار، و به عنوان بازوى کمکى و پشتیبان است. دوست خوب محرم اسرار، مشاور و معاون افکار و دستگیر و یاور در مشکلات و سختى‏هاست. حافظ مى‏گوید:
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم‏
که کیمیاى سعادت، رفیق بود و رفیق‏
در یک کلام، دوست خوب نعمت بزرگى است که نظیر ندارد و عامل مهمى در رسیدن انسان به کمالات است؛ چنان که دوست بد هم بلاى خانمان سوزى است که در انعطاف و سقوط انسان به درّه‏هاى هولناک و نابودى تأثیر بسزایى دارد.
انتخاب دوست و همنشین براى جوانان از حساسیت ویژه‏اى برخوردار است؛ زیرا آنان به آسانى و به سرعت، رفیق انتخاب مى‏کنند و این، به علت عاطفى و احساسى عمل کردن آنهاست. آنان چندان به نکات عقلایى توجه ندارند و با شخصى بدون آشنایى قبلى و اطلاع از وضع خانوادگى دوست مى‏شوند. آنان به روحیات، عقاید و اخلاق دوستان خود چندان توجهى ندارند و فقط به خاطر اینکه در یک موردى رفتار وى خوشایندشان قرار گرفته، به او دل مى‏بندند و روابط عمیق و محکمى هم با او برقرار ساخته، تمام اسرارشان را در اختیار او قرار مى‏دهند. اگر مربیان و والدین بتوانند در انتخاب دوست به جوانان کمک کنند و با استدلال و منطق و رفتار صحیحْ آنان را به سوى انتخاب دوستان خوب رهنمون شوند، مطمئنّاً یکى از مهم‏ترین وظیفه‏هاى خود را انجام داده‏اند.
در اینجا به برخى از رهنمودهاى حکیمانه امام جوادعلیه السلام در زمینه فوائد، آفات و شرایط دوستى مى‏پردازیم:
ارتباطات و دوستى‏هایى که بر معیار صحیح و موازین عقلى و شرعى ترتیب یافته باشد، مى‏تواند در زندگى انسان زمینه‏ساز موفقیت‏ها و پیشرفت‏هاى قابل ملاحظه‏اى شود.
یک فرد مسلمان در اثر این ارتباطات گاهى به بالاترین درجه سعادت نائل مى‏شود. امام جوادعلیه السلام مى‏فرماید:
مَن استَفادَ اَخاً فِى‏اللّهِ، فَقَد اسْتَفادَ بَیْتاً فِى‏الْجَنّةِ2؛ هرکس در راه خدا برادرى و دوستى پیدا کند، همانا خانه‏اى در بهشت به دست آورده است.
دوستى‏هاى حقیقى که براى خدا باشد، راهى مناسب براى رسیدن به بهشت است؛ چرا که انسان در اثر معاشرت با نیکان، خلق و خوى نیک خود را تقویت مى‏کند و عمل نیک است که سعادت و خوشبختى ابدى را در پى‏دارد. در روایتى آمده است:
برادران مؤمنى که در بهشت ساکن مى‏شوند، گاهى درجه و منزلت یکى، از دیگرى بیشتر و بالاتر است. آنکه درجه بالاترى دارد، به خداوند متعال عرضه مى‏کند:
پروردگارا! دوست با ایمان من مرا به اطاعت تو و پرهیز از نافرمانى‏ات ترغیب مى‏کرد و من به وسیله دوستى با او به این درجه رسیده‏ام. خدایا! او را نیز با من هم‏درجه‏گردان!
و خداوند متعال سخن او را پذیرفته و به دوست او نیز رفعتِ درجه مى‏دهد.3
اگر انتخاب دوست بر اساس معیارهاى عقلانى و الهى نباشد، علاوه بر ضررهایى که به روح و روان آدمى وارد مى‏شود، در نهایت تبدیل به دشمنى خواهد شد. امام محمدتقى‏علیه السلام در این رابطه مى‏فرماید:
در اثر معاشرت با نادان، اخلاق و رفتار انسان فاسد مى‏شود؛ اما با تمایل به سوى عقلا و اندیشمندان، رفتارهاى نادرست انسان اصلاح مى‏گردد.
مردم نیز هر یک اخلاق ویژه‏اى دارند، که از نهاد و فطرت آنان ریشه مى‏گیرد. آنان با یکدیگر ارتباط و دوستى دارند؛ اما دوستى هرکس در غیر راه خدا باشد، بالاخره به دشمنى بدل خواهد شد. خداوند متعال در قرآن به این نکته اشاره فرموده است:
«أَلأخِلاَّءُ یَوْمَئذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ اِلاَّ الْمُتَّقینَ»4؛ در روز قیامت برخى از دوستان، دشمن یکدیگرند مگر پارسایان و تقوا پیشه‏گان‏5.
رعایت اعتدال و میانه روى در دوستى‏هاى حقیقى، ضامن بقاى رشته مودّت است؛ اما در ارتباطات غیر عقلانى و احساساتى، چون موازین عقلى و اعتدال رعایت نمى‏شود و بر اساس احساسات زودگذر و یا مطامع دنیوى پاى گرفته است، دوستى‏ها زوال‏پذیر بوده و در بحران‏ها و گرفتارى‏ها رشته دوستى از هم گسیخته و از میان مى‏رود. سعدى مى‏گوید:
دوست آن باشد که گیرد دست دوست‏
در پریشان حالى و درماندگى‏
دوست مشمار آنکه در نعمت زند
لاف یارى و برادر خواندگى‏
قرآن کریم در مورد کسانى که دوستان ناجنس برگزیده‏اند، مى‏فرماید:
روز قیامت، متأسّف و پشیمان شده و مى‏گوید: «یا وَیْلَتى لَیْتَنى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً»6؛ واى بر من! اى کاش فلان شخص آلوده و ناپاک را به دوستى انتخاب نکرده بودم!
اساساً رفاقت با انسان‏هاى آلوده، انسان را از نیکان جدا مى‏کند و در صف افراد شرور و ناهنجار قرار مى‏دهد و هنگامى که فردى در آن وادى داخل شد، دیگر به نصیحت انسان‏هاى خوب توجّه نمى‏کند و حتّى نسبت به آنان سوءظن هم پیدا مى‏کند. به همین علت امام جوادعلیه السلام فرمود:
مُجالِسَةُ اْلأَشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالأَخْیارِ7؛ همنشینى با خطاکاران باعث مى‏شود تا انسان به افراد خوب و بهتر بدبین شود.
تا توانى مى‏گریز از یار بد
یار بد، بدتر بود از مار بد
مار بد، تنها ترا بر جان زند
یار بد، هم جان و هم ایمان زند

عوامل تحکیم دوستى‏


1. دیدار و ملاقات آنان‏
از مهم‏ترین عوامل پایدارى رشته دوستى، دیدار دوستان صمیمى و جویا شدن از احوالات آنهاست. به وسیله دیدار با همفکران و دوستان، عقل انسان تقویت شده و نیروى خرد رشد مى‏یابد؛ زیرا در این ملاقات‏ها تجربه‏ها، آگاهى‏ها و اطلاعات گسترده‏اى ردّ و بدل شده و اندیشه‏هاى نو و پویایى براى انسان حاصل مى‏شود. بدین سبب امام جوادعلیه السلام فرمود:
مُلاقاتُ اْلإخْوانِ نُشْرَةٌ وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ و إنْ کانَ نَزْراً قَلیلاً8؛ دیدار با برادران دینى و دوستان صمیمى موجب حفظ و بالندگى نیروى عقلانى است هرچند که این ملاقات‏ها کوتاه و بسیار اندک باشد.
آرى، ملاقات‏هاى نتیجه‏بخش در تحکیم پیوندهاى دوستى و روح و جان انسان‏ها تأثیر دارد و عُلقه دوستى را مستحکم‏تر مى‏گرداند.
شایسته است رفتار فرد مسلمان، اجتماعى بوده و با برادران دینى و دوستان مناسب، دیدار و رفت و آمد داشته باشد؛ زیرا انزواى از مردم و فاصله گرفتن از آنان عواقب زیانبارى براى شخص دارد. انسان‏هایى که تنها زندگى مى‏کنند و عُزلت طلب و گوشه‏گیرند، معمولاً از خود بیگانه‏اند و از لحاظ عواطف و احساسات دچار بى‏حسى و رکودند. آنان خود را آن گونه که واقعاً هستند، نمى‏شناسند و نمى‏دانند به چه چیزى علاقه دارند، از چه چیزهایى متنفّرند و از چه چیزهایى مى‏ترسند. آنان هدف‏ها، انگیزه‏ها و باورهاى خودشان را دقیقاً نمى‏دانند. این گونه اشخاص از نظر روانى، شدیداً به دیگران نیازمندند و از لحاظ روحى و عاطفى بین خود و دیگران فاصله ایجاد مى‏کنند. آنان هرگاه احساس کنند کسى مخل و مزاحم تنهایى آنها خواهد شد، دچار هراس و تشویش مى‏شوند.9
رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم به پیروان خود، اجتماعى زندگى کردن را آموخته و از انزوا و عزلت‏طلبى نهى کرده است. آن بزرگوار همزیستى با مردم و انس و الفت با آنان را مورد تشویق قرار داده و فرموده است:
خِیارُکُمْ أَحْسَنُکُمْ أَخْلاقاً ألَّذینَ یَأْلِفُونَ وَ یُؤْلَفُونَ‏10؛ بهترین شما کسانى هستند که اخلاقشان نیکوتر است، آنان که با مردم مأنوس شده و به آنان محبت مى‏ورزند و مردم نیز متقابلاً آنان را دوست داشته و پیوند انس و الفت برقرار مى‏سازند.
امام جوادعلیه السلام در این راستا دوستى و پیوند با مردم را نوعى «فامیلى اکتسابى» قلمداد کرده و مى‏فرماید:
أَلْمَوَدَّةُ قَرابَةٌ مُسْتَفادَةٌ11؛ دوستى، نوعى خویشاوندى اکتسابى است.
در حقیقت دوستان انسان، فامیل‏هاى اکتسابى او محسوب مى‏شوند و کسى که دوستان بسیارى داشته باشد، داراى خویشاوندان بسیارى است.

2. حُسن خُلق و گشاده‏رویى‏
یکى از شیوه‏هاى جذب دوستان و یاران صمیمى، خوشخویى و خوشرویى در معاشرت با دیگران است. این خصلت پسندیده موجب مى‏شود که دیگران قلباً به سوى انسان‏هاى خوش برخورد جذب شوند و ناخودآگاه آنان را دوست داشته باشند. امام جوادعلیه السلام به نقل از امیرمؤمنان على‏علیه السلام مى‏فرماید:
إنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوالِکُمْ فَسَعُوهُمْ بِطَلاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْلِقاءِ12؛ شما هرگز با مال و منال دنیا نمى‏توانید به مردم توسعه داده و آنان را راضى کنید. پس تلاش نمایید با گشاده رویى و خوش برخوردى آنان را راضى نمایید.
از آنجا که ارتباط و دوستى با مردم، ضرورتى عقلى در زندگى بشر است و انسان براى تداوم زندگى و غلبه بر مشکلات و پیمودن راه ترقى و تکامل، نیاز به همراهان و هم‏فکرانى دارد که مایه دلگرمى و قوّت قلب او باشند، شایسته است که این عامل کارساز را، در معاشرت با دیگران به کار گیرد و هر روز دوستان زیادى را براى خود کسب کند. براى همین على‏علیه السلام ناتوان‏ترین افراد جامعه را کسانى مى‏داند که از به دست آوردن دوست و رفیق همدل، عاجز و ناتوانند.
أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ إِکْتِسابِ اْلإخْوانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ‏13؛ ناتوان‏ترین مردم کسى است که از یافتن دوست، ناتوان باشد و عاجزتر از او هم کسى است که دوستى را که به دست آورده، از دست بدهد.
لقمان به فرزندش گفت:
یا بُنَىَّ إتَّخِذْ أَلْفَ صَدیقٍ وَ أَلْفٌ قَلیلٌ وَ لاتَتَّخِذْ عَدُوّاً واحِداً وَ الْواحِدُ کَثیرٌ14؛ پسرم! براى خود هزار دوست بگیر؛ چرا که هزار دوست کم است. و یک دشمن نگیر؛ چرا که یک دشمن هم زیاد است.
و على‏علیه السلام فرمود:
وَ لَیْسَ کَثیراً أَلْفُ خِلٍّ وَ صاحِبٍ وَ إنَّ عَدُوّاً واحِداً لَکَثیرٌ15؛ هزار دوست و همنشین بسیار نیست؛ ولى یک دشمن براى آدمى البته زیاد است.
یکى از مهم‏ترین فوائد داشتن دوستان خوب، هم فکرى با آنان است. گاهى انسان قادر به تصمیم‏گیرى نیست؛ در چنین مواقعى مى‏توان با دوستان صالح و نیک‏اندیش مشورت نمود و از نظرات آنان در پیشبرد اهداف خویش بهره گرفت. کسانى که با دوستان شایسته و خوب مشورت مى‏کنند، در کارهایشان پشیمان نخواهند شد. امام جوادعلیه السلام فرمود:
ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ لَمْ یَنْدِمْ: تَرْکُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشْوَرَةُ وَ التَّوَکُّلُ عِنْدَ الْعَزْمِ عَلَى اللّهِ عزّوجلّ‏16؛ سه خصلت در هرکسى باشد، از کار خود پشیمان نمى‏شود: 1. در کار خود عجله نکند؛ 2. مشورت و هم فکرى با دوستان و نزدیکانش داشته باشد؛

3. هنگامى که کارى را قصد مى‏کند، بر خداوند - عزّوجلّ - توکّل نماید.
مشورت با دوستان در تحکیم ارتباط نیز مؤثر است؛ چرا که انسان در مشورت، علاوه بر اینکه از نظرات دیگران بهره مى‏برد، براى دوستان خود نیز شخصیت و احترام قائل مى‏شود و مطمئنّاً احترام به دیگران، افزایش محبّت آنان را در پى خواهد داشت.

4. راهنمایى و خیرخواهى‏
از دیگر عواملى که مى‏تواند رابطه دوستى را تقویت کرده و ابدى نماید، خیرخواهى و راهنمایى دوستان است. البته خیرخواهى باید طورى عملى شود که به آبرو و شخصیت دوستان کوچک‏ترین اهانتى نشود؛ چرا که در این صورت، نتیجه معکوس خواهد داشت. امام نهم‏علیه السلام در این رابطه فرمود:
مَنْ وَعَظَ أَخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ وَ مَنْ وَعَظَ عَلانِیَةً فَقَدْ شانَهُ‏17؛ هرکس برادر دینى خود را پنهانى راهنمایى و موعظه کند، او را آراسته است و اگر علنى و آشکارا او را موعظه نماید، شخصیت او را پایین آورده و ناراحتش نموده است.

پى‏ نوشت‏ها:
1. بحارالانوار، ج 75، ص 60.
2. موسوعة الامام الجواد(ع)، ج 2، ص 352.
3. الف حدیث فى‏المؤمن، ص 76.
4. زخرف / 67.
5. کشف الغمّه، ج 2، ص 349.
6. فرقان / 28.
7. امالى، شیخ صدوق، ص 531.
8. امالى، شیخ مفید، ص 328.
9. بزرگسال و جوان، ج 1، ص 136.
10. مستدرک الوسائل، ج 8، ص 451.
11. بحارالانوار، ج 71، ص 166.
12. امالى، شیخ صدوق، ص 531.
13. نهج البلاغه، حکمت 12.
14 و 15. وسائل الشیعه، ج 12، ص 16.
16. کشف الغمّه، ج 2، ص 343.
17. همان، ص 349.


توسط : مجتبی |   نظر بدهید
مطلب بعدی : رضایت پدر و مادر       



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام بعد از یک سال اندی آمدم خسته خسته کسی اینجا هست؟


+ آسمانم مال تو ، تو فقط باش کنارم گل من /// دل من تنگ توهه تو کمی بخند ///آری خسته ام وکمی مجنون شده ام تو فقط کمی بخند ///دلم هواتیت کرده با اینکه غریبی...


+ خستم خستم از نوشتن از کسی که نمیدانم کیست و هیچ وقت نیست مگر در ذهن مشوش من که می آید و طوفانی در این تلاطم ذهنم ایجاد می کند و می رود آری خستم دیگر بس است می خواهم که... خدایا خسته ام


+ خیلی وقتا بدون اینکه متنی رو بخونم لایک میزنم تازگیا عکس هم میخوام توی اینستا لایک بزنم نگاه نمیکنم فقط لایکش میکنم شماهم اینجوری هستید؟؟؟


+ دوباره مینویسم از تویی که دلگیرم بهار سبزه ای و منم خزان نگاهت به راه تو نشسته ام زین اگر گذر افتاد زچشم آسمانی و جاده ی خاکی


+ این روزها دلم فقط یاد تو میکند آری فقط یادتو !ولی نمیدانم کی این فاصله ها میرود و من من من میرسم به تو!


+ خدایا..... این روزها...... دلتنگم...... باورکن این یکی دیگرشعرنیست


+ بعضی وقتا اینقدر دلت از یه حرف میشکنه که... حتی نای اعتراضم نداری فقط نگاه میکنی و بی صدا... میشکنی....


+ دگر درد دلم درمان ندارد… مسیر عاشقی پایان ندارد.. مرا در چشم خود آواره کردی.. نگاهت دور برگردان ندارد…


+ دیکته زندگیمان پر از غلط است ولی نگران نباش خودش گفته قبل از نمره دادن... اگر پشیمان شوی غلط هایت را پاک میکنم