سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  مجتبی[1199]


سلام عشقم مداحی هست ولی درباره چیز دیگه مینویسم معتقدم فقط باید به خدا تکیه کرد فقط خدا
ویرایش
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
ابر برچسب ها
امکانات دیگر


 قطع رحم خصوصا نسبت به والدین عقوبت های سنگین دارد. مرحوم محدث قمی در کتاب "منازل الآخره" از کافی روایتی نقل می کند که :

حضرت رسول در هنگام وفات جوانی نزد او آمد و به او فرمود: بگو :" لا اله الا الله" .آن جوان زبانش بسته شد و نتوتنست بگوید. حضرت به زنی که در کنار آن جوان بود فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ عرض کرد: بله، من مادر او هستم.فرمود: آیا تو بر او خشمگینی؟ گفت: بله، شش سال است که با او سخن نگفته ام. حضرت فرمود: اینک از او راضی شو. آن زن گفت: " یا رسول الله خداوند به رضایت شما از او راضی باشد" و چون این کلمه را که نشانه رضایت او از پسرش بود گفت، زبان آن جوان باز شد.حضرت به او فرمود: بگو لا اله الا الله. جوان تکرار کرد و گفت. حضرت فرمودند: چه می بینی؟ عرض کرد: مرد سیاه زشت رویی با جامه های چروک و بدبو که از تعفن او راه نفس من گرفته شده است. حضرت فرمودند: بگو ای خدایی که عمل کم و اندک را می پذیری و از گناهان بسیار می گذری ،عمل اندک مرا بپذیر و از گناهان بزرگ و بسیار من درگذر. که همانا تو آمرزنده مهربانی!

 جوان آن کلمات را گفت. آن وقت حضرت به او فرمودند: نگاه کن چه می بینی؟ گفت مردی سفیدرو و زیبا می بینم با بویی خوش و لباسی فاخر و آن سیاه اولی دارد می رود. حضرت فرمودند: همین کلمات را تکرار کن. او دوباره گفت و عرض کرد: دیگر آن سیاه را نمی بینم و در همین حال از دنیا رفت.

 مرحوم محدث قمی می فرماید: خوب در این حدیث تامل کن . ببین اثر عقوق چه اندازه زیاد است که در این جوان با آن که از صحابه شمرده می شد و کسی مثل پیامبر به عیادت او آمده و بر بالین او نشسته و خود آن جناب کلمه شهادتین را به او تلقین فرمود، نتوانست آن را بر زبان آورد ، مگر وقتی مادرش از او راضی شد. آن وقت زبانش باز شد و کلمه شهادتین را بر زبان آورد.( کتاب احتضار و عالم قبر،مسعود عالی)


توسط : مجتبی |   نظر بدهید



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام بعد از یک سال اندی آمدم خسته خسته کسی اینجا هست؟


+ آسمانم مال تو ، تو فقط باش کنارم گل من /// دل من تنگ توهه تو کمی بخند ///آری خسته ام وکمی مجنون شده ام تو فقط کمی بخند ///دلم هواتیت کرده با اینکه غریبی...


+ خستم خستم از نوشتن از کسی که نمیدانم کیست و هیچ وقت نیست مگر در ذهن مشوش من که می آید و طوفانی در این تلاطم ذهنم ایجاد می کند و می رود آری خستم دیگر بس است می خواهم که... خدایا خسته ام


+ خیلی وقتا بدون اینکه متنی رو بخونم لایک میزنم تازگیا عکس هم میخوام توی اینستا لایک بزنم نگاه نمیکنم فقط لایکش میکنم شماهم اینجوری هستید؟؟؟


+ دوباره مینویسم از تویی که دلگیرم بهار سبزه ای و منم خزان نگاهت به راه تو نشسته ام زین اگر گذر افتاد زچشم آسمانی و جاده ی خاکی


+ این روزها دلم فقط یاد تو میکند آری فقط یادتو !ولی نمیدانم کی این فاصله ها میرود و من من من میرسم به تو!


+ خدایا..... این روزها...... دلتنگم...... باورکن این یکی دیگرشعرنیست


+ بعضی وقتا اینقدر دلت از یه حرف میشکنه که... حتی نای اعتراضم نداری فقط نگاه میکنی و بی صدا... میشکنی....


+ دگر درد دلم درمان ندارد… مسیر عاشقی پایان ندارد.. مرا در چشم خود آواره کردی.. نگاهت دور برگردان ندارد…


+ دیکته زندگیمان پر از غلط است ولی نگران نباش خودش گفته قبل از نمره دادن... اگر پشیمان شوی غلط هایت را پاک میکنم